loading...
عشق,البته واقعی
عاشق وفادار بازدید : 2 دوشنبه 04 شهریور 1392 نظرات (0)

قربان آن پسر خوب ونازنینی بشوم که:

ده سالش بود باباش زد تو گوشش هيچي نگفت.

بیست سالش شد باباش زد تو گوشش هيچي نگفت..

سی سالش شد باباش زد تو گوشش زد زير گريه

باباش گفت مرد گنده چرا گريه ميکني.. خجالت نمي كشي؟

گفت: آخه اونوقتا دستتون نميلرزيد!!!


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 4
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 7
  • باردید دیروز : 9
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 16
  • بازدید ماه : 45
  • بازدید سال : 49
  • بازدید کلی : 535
  • کدهای اختصاصی